وی آسانسور بودم یه پسری هم سوار شد
اول ساکت بود بعد گفت : چطوری ؟
گفتم : الحمدلله
یه نگاهی به من کرد ، هندزفری شو جابجا کرد !
معلوم شد داره با تلفن حرف می زنه
هیچی دیگه منم تسبیحم رو از تو جیبم در آوردم ادامه دادم :
الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله الحمدلله
ی همچين آدمی هستم !!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
![آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس](http:///imgs/2014-09/34933716671761070485.gif)
دوشنبه 24 شهریور 1393
![آپلود عکس | آپلود | سایت آپلود عکس | اپلود عکس](http:///imgs/2014-09/29853842859873888197.jpg)
دوشنبه 24 شهریور 1393
لینک دوستان
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی